مى خواهمت
شعر : قيصر أمين پور
تعريب : أحمد موسى
میخواهمت چنان که شب
خسته خواب را
أتمناك كما يتمنى النومَ ليلاً منهكٌ
میجویمت چنان که لب تشنه آب را
میجویمت چنان که لب تشنه آب را
أبحث عنك كما تبحث عن
الماء شفاهٌ ظمأى
محو توام چنان که
ستاره به چشم صبح
ذائب فيك ذوبان النجم في ضوء الصباح
یا شبنم سپیدهدمان آفتاب را
یا شبنم سپیدهدمان آفتاب را
أو كما تنمحي ضحىً قطرةُ طَلّ
بیتابم آنچنان که
درختان برای باد
ما بي قرار كفعل
الريح في الشجر
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
أو كفعل المهد بالأطفال وهم نيام
بایستهای چنان که
تپیدن برای دل
أنت لازم لزوم النبض
للقلب
یا آنچنان که بال پریدن عقاب را
یا آنچنان که بال پریدن عقاب را
أو كما الجناحان لتحليق العقاب
حتی اگر نباشی، میآفرینمت
حتى لو لم تكوني سوف أخلقك
چونانکه التهاب بیابان سراب را
چونانکه التهاب بیابان سراب را
كما يخلق السرابَ لهيبُ الصحراء
ای خواهشی که خواستنی
تر ز پاسخی
يا رجاء مبتغى أكثر من أي جواب
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
لا تبقى مع مثلك حاجة
لأي جواب
ليست هناك تعليقات:
إرسال تعليق